معنی cuttle fish به فارسی

cuttle bone : کف دريا

cuttle fish : ماهى مرکب ،سپيداج

cuttlefish : سيبيا

cuttural attache : قانون ـ فقه : وابسته فرهنگى

cutty sark : (اسکاتلند )دامن کوتاه ،زن جسور،نام تجارى نوعى ويسکى

cutty stool : چهارپايه کوتاه وکوچک

cutwater : آب شکن

cutworm : کرمى که گياهان کوچک راهنگام رسيدن بکف زمين ميخورد

cuvette rack : شيمى : جاکووتى

cva (cerebral vascular accident) : روانشناسى : سانحه عروقى - مغزى

cw system : علوم هوايى : سيستمى که از سيگنالهى امواج پيوسته براى کسب اطلاعات درمورد مسير پرواز بهره ميگيرد

cwt : بازرگانى : واحد ورن برابر 43 کيلوگرم امريکا يا ¹ 5کيلوگرم انگلستان

cyanic : ابى

cyanide : سيانور

cyanogen : نجوم : سيانوژن

cyanometer : کبودى سنج

cyanosis : (طب )يرقان ازرق ،رنج کبود

cyanotype : چاپ ابى

cyber : کامپيوتر : يک سرى از کامپيوترهاى بزرگ که توسط شرکت control data corporation ساخته شده اند

cybernation : کامپيوتر : کاربرد کامپيوترهاى تزويج شده با ماشين الات خودکار به منظور کنترل و انجام عمليات پيچيده

cybernetics : سيبرنتيک

cyc;ization : شيمى : حلقه اى شدن

cycad : (گ.ش ).سرخس نخلى ،کرف نخلى

cycas : (گ.ش ).گياه از خانواده سيکاس

cycclostomate : دهن گرد

:

:

:

:

:

معنی styliferous , معنی styliform , معنی stylish , معنی stylist , معنی stylistic ,