لغات مشابه
imprisonment with hard labour : قانون ـ فقه : حبس با اعمال شاقه
imprlmis : اولا،نخست انکه
improbability : استبعاد
improbable : بعيد , غير محتمل , مستبعد
improbably : بطور غير محتمل
improbity : نا پاکي
impromptu : بي مطالعه
improper : ناشايسته , بي جا , ناسره
improper axis : شيمى : محور نامتعارف
improper fraction : (ر ).کسرى که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
improper rotation : شيمى : چرخش نامتعارف
improperly : بطور ناصحيح ،بطور غلط،بطور نامناسب
impropriate : بدست عام دادن ،حرام کردن ،بدست غير روحانى دادن
impropriation : دادنى دارايى کليسا و مانند ان بغير روحانيون
impropriator : تفريط کننده دارايى کليسا
impropriety : ناشايستگي , بي مناسبتي , زيبندهنبودن
improv(v)visatriche : زن بديهه گو،زن بديهه سرا
improvability : اصلاح شدني
improvable : اصلاح پذير
improvably : بطور قابل ترقى ،اصلاح پذير
improve : بهبودي دادن , بهتر نمودن , بهتر کردن , بهبودي يافتن , بهتر شدن , بهترشدن , بهترکردن , رونق دادن به , پيشروي کردن , اصلاحات کردن
improve (land) : قانون ـ فقه : احياء اراضى موات
improvement : بهبود , ترقي , بهتري , بهبودي , پيشرفت , افاقه , بهسازي
improvement curve : بازرگانى : منحنى پيشرفت
improvement in health : قانون ـ فقه : افاقه
imprlmis : اولا،نخست انکه
improbability : استبعاد
improbable : بعيد , غير محتمل , مستبعد
improbably : بطور غير محتمل
improbity : نا پاکي
impromptu : بي مطالعه
improper : ناشايسته , بي جا , ناسره
improper axis : شيمى : محور نامتعارف
improper fraction : (ر ).کسرى که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
improper rotation : شيمى : چرخش نامتعارف
improperly : بطور ناصحيح ،بطور غلط،بطور نامناسب
impropriate : بدست عام دادن ،حرام کردن ،بدست غير روحانى دادن
impropriation : دادنى دارايى کليسا و مانند ان بغير روحانيون
impropriator : تفريط کننده دارايى کليسا
impropriety : ناشايستگي , بي مناسبتي , زيبندهنبودن
improv(v)visatriche : زن بديهه گو،زن بديهه سرا
improvability : اصلاح شدني
improvable : اصلاح پذير
improvably : بطور قابل ترقى ،اصلاح پذير
improve : بهبودي دادن , بهتر نمودن , بهتر کردن , بهبودي يافتن , بهتر شدن , بهترشدن , بهترکردن , رونق دادن به , پيشروي کردن , اصلاحات کردن
improve (land) : قانون ـ فقه : احياء اراضى موات
improvement : بهبود , ترقي , بهتري , بهبودي , پيشرفت , افاقه , بهسازي
improvement curve : بازرگانى : منحنى پيشرفت
improvement in health : قانون ـ فقه : افاقه
آموزش زبان انگلیسی
دانلود فایل های آموزشی
دانلود نمونه سوال پیام نور ( فيزيولوژي جانوري 2 )رشته زیست شناسی تمامی گرایش ها(نیمسال دوم 91-90)دانلود دانلود تحقیق آماده با موضوع تكنيكهاي اشتراكي براي تشخيص حمله در شبكه هاي - 25 صفحه ورددانلود بررسی نجوم .طبیعت.جانداران وگلها وگیاهان در اشعار خیام نیشابوریدانلود نمونه سوال پیام نور ( شيمي آلي )رشته زیست شناسی تمامی گرایش ها(نیمسال دوم 91-90)دانلود پاورپوینت مدیریت و تشکیلات کارگاهیدانلود شهرک الفبا پایه اولدانلود نمونه سوال پیام نور ( سيستماتيك گياهي 2 )رشته زیست شناسی تمامی گرایش ها(نیمسال دوم 91-90)دانلود پاورپوینت مديران برنده و بازندهدانلود پاورپوینت فصل پنجم زیست شناسی 2 یازدهم تجربی ( ایمنی )دانلود نمونه سوال پیام نور ( سيستماتيك گياهي 1 )رشته زیست شناسی تمامی گرایش ها(نیمسال دوم 91-90)دانلود پاورپوینت مدیریت استراتژیدانلود نمونه سوال پیام نور ( ژنتيك )رشته زیست شناسی تمامی گرایش ها(نیمسال دوم 91-90)دانلود پاورپوینت گفتار 1 فصل ششم زیست شناسی پایه یازدهم تجربی (گفتار1 کروموزوم)دانلود نمونه سوال پیام نور ( زيست شناسي گياهي )رشته زیست شناسی تمامی گرایش ها(نیمسال دوم 91-90)دانلود بررسی تصورزائران وگردشگران مذهبی ازمقاصدمذهبی وعوامل موثربرآندانلود پاورپوینت مديريت انرژيدانلود نمونه سوال پیام نور ( زيست شناسي جانوري )رشته زیست شناسی تمامی گرایش ها(نیمسال دوم 91-90)دانلود پاورپوینت يك مدل اعتماد توزيعشده براي محيطهاي محاسبات فراگيردانلود نمونه سوال پیام نور ( زيست شناسي پرتوي )رشته زیست شناسی تمامی گرایش ها(نیمسال دوم 91-90)