لغات مشابه
intangible : درک نکردني
, نا هويدا
, لمس ناپذير
intangible property : بازرگانى : دارائى غير قابل لمس
intangibly : بطورلمس ناپذير،چنانکه نتوان احساس کرد،بغرنج وار،چنانکه نتوان درک کرد
intarsia : منبت کارى و تزئين گل و بوته و اشکال بر روى چوب
integer : عدد تام , عدد صحيح , عدد درست
integer basic : کامپيوتر : نوعى زبان BASIC که مى تواند تمام اعداد را مورد پردازش قرار دهد
integer number : شيمى : عدد صحيح
integer variable : کامپيوتر : متغير صحيح
integrable : قابل اخذ تابع اوليه ،قابل گرفتن انتگرال
integral : لاينفک , انتگرال , بي کسر
integral action factor : علوم مهندسى : ضريب انتگرال
integral calculus : حساب جامعه
integral calculvs : حساب جامعه
integral construction : علوم هوايى : ساختمان يکپارچه
integral controller : کامپيوتر : واحد ارتباطات که درون يک کامپيوتر قرار داده شده است
integral heat of solution : شيمى : گرماى کل انحلال
integral number : عدد درست ،عدد صحيح ،عدد تام ،چيز درست
integral part : جز لازم , جزء لاينفک
integral tank : علوم هوايى : تانک سوختى که پوسته رسانگر بخشى از ديواره ان را تشکيل ميدهد
integrality : درستى ،تماميت
integrally : به تمامى ،بصورت عدد صحيح
integrand : انتگرالده , انتگران
integrant : متمم ،جزء مکمل
integrate : اختلاط
integrate electronic component : علوم مهندسى : قطعه الکترونيکى مجتمع
intangible property : بازرگانى : دارائى غير قابل لمس
intangibly : بطورلمس ناپذير،چنانکه نتوان احساس کرد،بغرنج وار،چنانکه نتوان درک کرد
intarsia : منبت کارى و تزئين گل و بوته و اشکال بر روى چوب
integer : عدد تام , عدد صحيح , عدد درست
integer basic : کامپيوتر : نوعى زبان BASIC که مى تواند تمام اعداد را مورد پردازش قرار دهد
integer number : شيمى : عدد صحيح
integer variable : کامپيوتر : متغير صحيح
integrable : قابل اخذ تابع اوليه ،قابل گرفتن انتگرال
integral : لاينفک , انتگرال , بي کسر
integral action factor : علوم مهندسى : ضريب انتگرال
integral calculus : حساب جامعه
integral calculvs : حساب جامعه
integral construction : علوم هوايى : ساختمان يکپارچه
integral controller : کامپيوتر : واحد ارتباطات که درون يک کامپيوتر قرار داده شده است
integral heat of solution : شيمى : گرماى کل انحلال
integral number : عدد درست ،عدد صحيح ،عدد تام ،چيز درست
integral part : جز لازم , جزء لاينفک
integral tank : علوم هوايى : تانک سوختى که پوسته رسانگر بخشى از ديواره ان را تشکيل ميدهد
integrality : درستى ،تماميت
integrally : به تمامى ،بصورت عدد صحيح
integrand : انتگرالده , انتگران
integrant : متمم ،جزء مکمل
integrate : اختلاط
integrate electronic component : علوم مهندسى : قطعه الکترونيکى مجتمع
آموزش زبان انگلیسی
دانلود فایل های آموزشی
دانلود پاورپوینت فصل چهارم : تنظیم عصبی علوم تجربی هشتم دانلود پاورپوینت فصل دوم علوم تجربی هشتم دانلود تحقيقی بر سيستم تحريك و راه انداز ژنراتورهای نوع Ty 10546 در واحدهای گازی نوع V 94-2دانلود پاورپوینت فصل اول علوم تجربی هشتم دانلود پاورپوینت آموزش پرورش قارچ خوراکیدانلود دانلود پروژه پریمیر Kaleidoscope Transitions And Dynamic Opener مجموعه ترانزیشن های حرفه ایدانلود پاورپوینت درس هفدهم فارسی هشتم دانلود حل فارسی مسئله حل المسائل کامل فارسی ترمودینامیک مولکولی پیشرفته پراتنیزدانلود پاورپوینت عاملهای هوشمنددانلود پاورپوینت آموزش بهداشت فردی و عمومیدانلود پاورپوینت درس شانزدهم فارسی هشتم دانلود پاورپوینت درس چهاردهم فارسی هشتم دانلود پاورپوینت آموزش اندازه گیری توان عضلانی بدندانلود پاورپوینت درس سیزدهم فارسی هشتم دانلود پاورپوینت درس دوازدهم فارسی هشتمدانلود پاورپوینت الگوریتم رقابت استعماریدانلود پاورپوینت آموزش الکترونیکیدانلود پاورپوینت درس یازدهم فارسی هشتم دانلود پاورپوینت آموزش ارائه مقاله به زبان انگلیسی