دانلود پژوهش نقاشی در اكسپرسیونیسم
گروه فایل کاربردی
توضیحات :
مقدمه
همیشه نماد و نمادگرایی از اصول اولیه رو كرد تاریخی انسان بسوی هنر بوده به گونهای كه میتوان در ابتدایی ترین نمونههای هنری انسان ردپایی از نمادهای تعریف شده نزد انسان را مشاهده نمود انسان اولیه با قراردادن سمبلها و نشانههایی خاص توانست به زبانی مشترك دست یابد كه همانا این زبان، زبان تصویر بود و انگیزه پیدایش خط نیز از همین نشانههای تصویر بوجود آمد انسان در سیر تاریخی خود آنچنان با مهارت توانست به عناصر نمادین دست یابد كه مهمترین تحولات تاریخ از پیدایش عناصر نمادین و نوشتاری آغاز شد.
وی با خلاصه كردن عناصر تصویری آرام آرام توانست خط را اختراع نماید و این اولین گام انسان هنرمند در راه پر مخاطرهاش در مسیر تكامل بشری بود –اعتقاد و علاقه انسان همواره به آئین ها و روشهای گوناگون زندگی، از سوی دیگر همواره سبب ایجاد حركاتی موزون و مشخص میگردید،انسان اولیه بر اساس آئینهایی كه خویش به آنها دست یافته بود به پرستش عناصر طبیعی میپرداخت و برای حركات و اعمال روزمره خویش نیز آئین و روشهایی را ابداع نمود كه این آئینها در گذر زمان همراه با نهادها و عناصر تصویری نیز همراه شد.
برای مثال انسان در پرستش آتش همواره با حركاتی موزون به دور آتش میچرخید و با استفاده از رنگهای طبیعی و با الهام از طبیعت و به كمك نهادها و نشانههای تجریدی ساخته دست خویش خود را آراسته مینمود و به گونهای آئینی تشكر خویش خود را آراسته مینمود و به گونهای آئینی تشكر خویش را از الهه آتش به جای میآورد- پس از رشد تفكر در انسان، وی توانست با الهام از این آئینها و روشها و با تحقیق راجع به زندگی گذشتگان تمامی این روشها را در هم آمیزد و به گونهای از هنر نمایش نزدیك شود و این آغازی بود برای حركات نمایشی كه احیا كننده آئینها و روشهای انسانهای گذشته بود.
اینك انسان قرن حاضر پس از گذر از تمام دغدغههای زندگی توانسته هنرهای متمایزی را پایه گذاری كند كه هر یك ریشه در همان آئینها دارند 2-گونه از این هنرها كه همواره با انسان همراه بودهاند-نقاشی و نمایش هستند.
در گذر تاریخی هنر نقاشی تا به امروز شاهد پیدایش رشته جدیدی هستیم كه سر منشا آن صنعتی شدن و پیشرفتهای روز افزون انسان امروزی بود، این رشته همان گرافیك است كه امروزه به خدمت انسان آمده و زبانی نو به نام زبان تصویر را ابداع نموده است.
در آغاز تحولات صنعتی ابداع فرایند لیتوگرافی اولین گامها در جهت تمایز گرافیك به عنوان هنری مستقل از نقاشی برداشته شد.
فرایند لیتوگرافی كه در سال 1798 م آلویس سنه فلدر-اهل باواریا آن را به ثبت رساند، در سده نوزدهم به كمال رسید. در سالهای آغاز سده نوزدهم، لیتوگرافی با آثار هنرمندانی چون دلاكروا و دومیه رواج یافت- چاپ گران این فرایند را برای تهیه چاپهای سیاه و سفید از نقشههای برگههای نت و تصویر سازیهای جذاب یافتند. این چاپها سپس به شكل منفرد یا به صورت كتابهای صحافی شدهای فروخته شدند كه متن آنها به روش برجسته چاپ شده بود.
هر چند چاپ برجسته فرایند انتخابی برای چاپ متن و گراوور سازیهای چوبی سیاه و سفید بود اما گرایش شدید به آن زمانی حاصل شد كه این فرایند در چاپهای بیش از یك رنگ نیز وارد گردید. از سوی دیگر، لیتوگرافی به دلیل انطباق و تفكیكهای رنگ خود، كه با سهولت نسبی و هزینه اندك انجام میشد، مطلوب واقع گردید.
در میانه سده نوزدهم، لیتوگرافی رنگی یا كرومولیتوگرافی با چاپهای لوكس و مجلل كه در تهیه آنها تا سی و دو سنگ با رنگها و انگیزههای مختلف به كار رفته بود، بی نهایت رواج یافت. شاید چشمگیرترین نمونههای كرومولیتوگرافی پوسترهای تبلیغاتی یك و دو ورقی باشد كه در نیمه دوم سده نوزدهم از روی سنگهای بزرگ لیتوگراف چاپ شدند.
از جمله معروفترین طراحان پوستر ژول شره، اوژن گراسه، تئوفیل استینلن، آلفونس موشا و هانری دو تولوزلوترك هنرمندان فرانسوی و پیشگامان عصر طلایی پوستر بودند.
بررسی شباهتها و ویژگیهای مشترك رشتههای هنری:
هنرها از گذشته بسیار دور اصلی ترین وسیله ارتباط بین افراد و جوامع مختلف بودهاند. زبان هنر زبانی است كه حد و مرز نمیشناسد و با بیانی جذاب افكار اندیشهها و ارزشهای فرهنگی و هنری یك ملت را ثبت و پایدار میسازد.
با بررسی آثار هنری نیاكان خود میتوانیم با افكار اندیشهها باورها اعتقادات و تواناییهای فنی و خلاقیتهای هنری آنان آشنا شویم و میتوان دریافت كه كلیه هنرها اعم از تجسمی، نمایش، موسیقی و ….رابطهای تنگاتنگ با هم داشته و دارند و به عبارتی لازمه یكدیگرند و هدف مشترك آنها كشف و درك زیباییها و چگونگی نمایش و انتقال مفاهیم ارزشمند آنها به دیگران به منظور توجه به عظمت خلقت است -هدف دیگری كه بین همه هنرها مشترك است خود باوری است كه با بكارگیری تواناییها و استعدادها و تسلط بر خویشتن مشاهده خواهیم كرد كه چگونه از عهده انجام امور بر میآییم و باور خواهیم كرد كه میتوانیم به خود متكی باشیم و نیازهای خود و جامعه خویش را بر طرف سازیم.
مختصری در باب كلمه هنر
در زبان گذشته ما لفظ هنر بارها به كار رفته است.
ریشه آن به زبان اوستایی و از آنجا به زبان سانسكریت میرسد اما این گونه هم نیست كه این لفظ دقیقا معانی هم سان با آن چه كه امروز به عنوان هنر در نظر آورده میشود، داشته باشد. تلقی كنونی از هنر در زبان فارسی جدید به معنی خاص لفظ است در حالی كه از لفظ هنر معنای علمی مراد شده است.
لفظ هنر در زبان سانسكریت تركیبی از دو كلمه (سو) و (نر یا نره) بوده است. (سو) به معنی نیك و هر آن چه كه به هر حال خوب و نیك است و فضایل و كمالاتی بر آن مرتبت است و (نر یا نره) به معنی زن و مرد است.
در زبان اوستایی (سین) به ها قلب شده و لفظ (سو ) به (هو)، و در تركیب به هونر كه در اوستا از صفات اهورامزدا تلقی شده است تبدیل میشود. هونر در زبان فارسی میانه یا فارسی پهلوی نیز وارد شده است و به صورت هنر كه معنی لغوی آن انسان كامل یا فرزانه است در آمده است در ادبیات دوران اسلامی ایران، هنر به معنی كمال و فضیلت تلقی میشود. این لفظ به هیچ وجه به این معنا كه صرفاً عبارت از: صنعتگری و یا مهارت فنی باشد نبوده است.
در اخلاق واژه هنر و هنرمندی با هنرمندی با فضیلت و فضایل همراه است و در حقیقت به معنی آن درجه از كمال آدمی است كه هوشیاری و فراست و فضل و تقوی و دانش را در بر دارد. با این تفاصیل هنر و هنرمندی كه در ادبیات فارسی قدیم به معنای عام به كار رفته است به معانی علم و فضل و فضیلت و كمال و كیاست و سیاست و فراست و زیركی و شجاعت و عدالت، لیاقت و فداكاری و….. است.
بنابراین به هر كسی كه به مرتبهای از حد كمال رسیده بود در هنر مقامی لفظ هنرمند اتلاق میشده است اما معنای تحریف شدهای كه از حدود هفتاد سال پیش در ایران متداول شده است معنای خاص لفظ هنر است در حالی كه در گذشته لفظ هنر و هنرمند حامل یك بار معنوی بود و چون معنای رایج كنونی به صرف داشتن مهارت فنی در صنایع یا هنرهای نمایشی و موسیقی محدود نمیشد.
114 صفحه فایل ورد
کلمات کلیدی : اکسپرسیونیسم ;نقاشی ;هنر ;گرافیک ;نقاشی در اکسپرسیونیسم

بازدید : 36 نفر
فرمت : doc
سایز : 45 کیلو بایت
صفحات : 114